شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ تصميمش رو گرفته بود... ولي قبل از اينکه تصميمش رو عملي کنه ؛ کبريتي زد، در افکار خودش بود که نگاهش بر چوب کبريت لاغر اندامي لغزيد که آتش از سرش به جونش افتاده بود و هر لحظه به انگشتهاش نزديک مي شد ... به خودش گفت مشکلي نيست و تکرار کرد : من مقاومت مي کنم...مقاومت مي کنم...مقاومت مي... ناگهان فريادي کشيد و چوب کبريت رو بر زمين انداخت به خودش گفت : متاسفم ؛ من تحمل آتش ندارم . منصرف شد .
polly
91/4/5
* واي بحال آتش جهنم!!!*
* منهاي دبيرانه کلا پست ها و فيد هاي من!!! شايدم نه اشتباه ميکنم... همه موفق باشيم...هم تو اين دنيا هم تو اون دنيا...فردا امتحان دارم التماس دعا از همه دوستان-ياعلي خدنگهدارتان*
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top