نشانههای قیام و مشخص نبودن زمان ظهور
بر اساس برخی از احادیث مهدویت، ظهور حضرت مهدی(عج) را نمیتوان به زمان خاصی محدود کرد؛ بلکه در همه وقت، احتمال ظهور وجود دارد و این مطلب با علایم ظهور نمیسازد.
در این مقاله، ابتدا این احادیث مطرح میشوند و سپس به جمع میان آنها و نشانههای ظهور میپردازیم.
اول. روایاتی که به مؤمنان توصیه میکنند باید پیوسته و در هر صبح و شام، منتظر گشایش باشند. برای مثال، امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «… تَوَقَّعُوا الفَرَج صَباحاً و مَسَاءا؛(1) هر صبح و شام منتظر گشایش باشید».
دوّم. احادیثی که ظهور امام زمان(عج) را ناگهانی مطرح میکنند. چنانچه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود:« به پیامبر گرامی اسلام گفته شد: ای رسول خدا، قائم از ذرّیه شما چه وقت خروج میکند؟ رسول خدا فرمودند: «مَثَلُهُ مَثَلُ السّاعَةِ لایُجَلِّیها لِوَقْتِهَا إِلّا هُوَ… لَاتَأتِیکُم إِلا بَغْتَةً؛(2) زمان خروج قائم اهل بیت علیهم السلام مانند زمان قیامت است که وقتش را جز خداوند نمیداند… و آن مگر به صورت ناگهانی نمیآید».
سوّم. روایاتی که طبق آنها امر ظهور حضرت مهدی(عج) در یک شب اصلاح خواهد شد. برای مثال، رسول خدا(ص) فرمودند: «المهدی منّا اهلالبیت یصلح الله له امره فی لیلة؛(3) مهدی از ما اهلبیت است و خداوند امرش را در یک شب درست میکند.
چهارم. احادیثی که مشخص کنندگان زمان ظهور را تکذیب میکنند. مثلاً وقتی فضیل بن یسار از امام محمد باقر علیه السلام پرسید: آیا برای این امر (ظهور) وقت مشخصی است؟ امام در پاسخ سه بار فرمود: «کذب الوقاتون» و در حدیثی دیگر امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلمون؛(4) تعیین کنندگان وقت، دروغ گفتند و عجله کنندگان هلاک شدند و تسلیم شدگان نجات یافتند».
بر اساس این احادیث، نشانههای قیام قائم آل محمد علیهم السلام به دلیل تعیین کردن وقت و تدریجی بودن وقوعشان، در امر ظهور حضرت مهدی(عج) نمیتوانند جایگاهی داشته باشند. زیرا این امر با مشخص نبودن زمان ظهور و ناگهانی بودن و تکذیب مشخص کنندگان وقت برای ظهور نمیسازد.
عدّهای با خواندن یا شنیدن چند حدیث از نشانههای ظهور، آن را بر افراد یا حوادثی تطبیق میدهند. تطبیق دادن در صورتی که با دلایل کافی و مستند باشد، اشکالی ندارد؛ ولی این کار، نیاز به تخصص حدیثشناسی از جهت سند و دلالت روایات، شناخت تاریخ و آشنایی با افراد و حوادث روز دارد و اینکه نگاه انسان بر اساس آگاهی باشد نه بر پایه خواستههای نفسانی
برای پاسخ به این شبهه، چند فرض بیان میشود و در ضمن آنها به این اشکال پاسخ داده میشود.
فرض اوّل: مراد از تعیین وقت برای ظهور، مشخص کردن سال ظهور است؛ اما ماه و روز ظهور، میتواند مشخص باشد. در هیچ یک از علایم قیام، سال ظهور حضرت مهدی(عج) مشخص نشده است و کسی نمیداند در چه سالی، امر ظهور رخ خواهد داد. به عبارت دیگر، علایم قیام به صورت دقیق و مشخص، وقتی برای ظهور مشخص نمیکنند؛ در حالی که مراد از توقیت، مشخص کردن وقت دقیق، مثلاً پنجاه سال دیگر است(5). این پاسخ، گرچه مشکل توقیت را نسبت به سال پاسخ میدهد، امّا ناگهانی بودن امر ظهور را پاسخ نمیدهد.
فرض دوّم: در برخی روایات، کلمه «فرج» آمده است که به معنی گشایش است و میتواند مقصود از آن، هر نوع گشایشی برای مؤمنان باشد و اختصاصی به امر ظهور ندارد. این پاسخ، گرچه دستهای از احادیث را توجیه میکند و جواب میدهد؛ ولی روایتهای دیگر بیپاسخ میماند.
فرض سوم: اصلاح امر حضرت مهدی(عج) در یک شب و ناگهانی بودن ظهور را میتوان با نشانههای قیام جمع کرد و آن اینکه علامتهای متصل به قیام را جزئی از فرایند ظهور حضرت مهدی(عج) دانست؛ به عبارت دیگر، نشانههای متصل به قیام ـ که به فاصله اندکی از قیام حضرت روی میدهد ـ جزئی از فرایند ظهور است.
در نتیجه میتوان گفت: ظهور حضرت مهدی(عج) با اعلام نام مبارکشان از آسمان آغاز میشود و زمینههای قیام در روز دهم محرم فراهم میگردد.
به نظر میرسد بهترین پاسخ، جواب سوم باشد که در آن، هم ناگهانی بودن ظهور و هم، مشخص نبودن وقت ظهور به شکل مناسبی با علایم قیام حضرت مهدی(عج) جمع شده است.
در برخی کتب، این مبحث کاملاً تشریح شده است(6).
ب.نمادین معرفی کردن نشانه های قیام
تعدادی از نویسندگان، برخی نشانههای قیام حضرت مهدی(عج) را نمادین دانستهاند. به عبارت دیگر، درباره واقعی یا نمادین بودن نشانههای ظهور، دو دیدگاه وجود دارد.
اول. علامات قیام، واقعی و غیر نمادین هستند و آنچه در روایتهای اسلامی مطرح شده است، به همان صورت، واقع میشوند.
دوّم. نشانههای قیام، نمادین هستند و مراد از بیان آنها در احادیث، عین مطالب طرح شده نیست.
به عنوان مثال، در مقالهای، «ندای آسمانی» نمادین معرفی شده است. در این نوشتار آمده است: «گرچه پدیدار شدن ندای آسمانی، به گونه معجزه، مانعی ندارد، ولی تحقق آن به طور طبیعی هم امکان دارد و لزومی ندارد که آن را پیچیده و حمل بر معجزه کنیم. در عصر صدور این روایات، پیشبینی چنین حوادثی، فوقالعاده عجیب و تحقق عادی آن، غیر ممکن مینموده، ولی در جهان امروز، واقع شدن چنین پدیدهای امری بسیار طبیعی و عادی است. با استفاده از ماهواره و ابزارهای پیشرفته صوتی و تصویری، فرستندههای قوی و مدرن تلویزیونی، رادیویی و وسایل و ابزار پیشرفته قوی که امکان دارد در آینده به کار گرفته شود، به آسانی و همزمان میتوان فریاد حق را به گوش همه جهانیان رساند. بر این اساس، منظور از جبرئیل که در برخی روایات آمده، سخنگوی حق و مراد از شیطان، سخنگوی باطل است. امروز استکبار جهانی با استفاده از همین ابزار در گمراهی مردم و ادامه سلطه خویش بهره میبرد و سرسختانه مردم را به حمایت از باطل دعوت میکند».(7)
در پاسخ میتوان گفت: با توجه به جنبههای مختلف احادیثِ «صیحه و ندای آسمانی» در مییابیم که گرچه ندای آسمانی، حالت عادی و طبیعی ندارد و معجزه ارتباطی محسوب میشود (چون همگان با زبان مادری و به صورت یکسان میشنوند که جبرئیل امین علیه السلام حضرت مهدی(عج) را با نام و نسب معرفی میکند)(8) ولی غیر عادی بودن آن دلیل نمیشود که ما آن را نپذیریم؛ زیرا اوّلاً صدایی با چنان محتوا و خصوصیات، که گفته شده توسط جبرئیل امین علیه السلام بلند میشود، نمیتواند حاصل انفجار یا صداهای مانند آن باشد. و ثانیاً گرچه روش حجّتهای الهی در تبلیغ و اجرای دین به صورت عادی و طبیعی بوده است، ولی برای اثبات حقانیت خود از معجزاتی نیز سود میبردند و این معجزات در همه ادیان الهی مطرح و ثابت شده است. امام مهدی(عج) نیز برای شناساندن خود به جهانیان و اثبات حقانیت خویش نیازمند این معجزه ارتباطی است.
فضیل بن یسار از امام محمد باقر علیه السلام پرسید:یا برای این امر (ظهور) وقت مشخصی است؟ امام در پاسخ سه بار فرمود: «کذب الوقاتون» و در حدیثی دیگر امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلمون؛(4) تعیین کنندگان وقت، دروغ گفتند و عجله کنندگان هلاک شدند و تسلیم شدگان نجات یافتند
درباره سفیانی نیز فرضیه نمادین مطرح شده است و برخی آن را یک جریان انحرافی که با اندیشه مهدویت و ارزشهای آن مخالف است، دانستهاند. ولی این کلام با مجموعه روایاتی که نام، نسب، وضعیت جسمانی و اقدامهای سفیانی را ذکر و او را یک انسان معرفی میکنند، سازگار نیست.(9)
ج.تطبیق نشانه های ظهور
عدّهای با خواندن یا شنیدن چند حدیث از نشانههای ظهور، آن را بر افراد یا حوادثی تطبیق میدهند. تطبیق دادن در صورتی که با دلایل کافی و مستند باشد، اشکالی ندارد؛ ولی این کار، نیاز به تخصص حدیثشناسی از جهت سند و دلالت روایات، شناخت تاریخ و آشنایی با افراد و حوادث روز دارد و اینکه نگاه انسان بر اساس آگاهی باشد نه بر پایه خواستههای نفسانی. به عبارت دیگر، عدّهای چون می خواهند ظهور هر چه زودتر واقع شود، برخی افراد و حوادث را بدون نگاه عالمانه و با اندک شباهتی به برخی از نشانههای ظهور، تطبیق میدهند. به عنوان مثال اگر فردی از منطقه شام خروج کرد سریع نمیتوان گفت او سفیانی است؛ بلکه باید منتظر ماند و ویژگیهای او را سنجید. اگر تمام خصوصیات و حوادث مربوط به او، چون تسلط بر مناطق شام، فرستادن لشکر به عراق و حجاز، دشمنی با اهلبیت علیهم السلام و کشتار شیعیان و خسف سپاه او در سرزمین بیداء رخ داد، آن وقت میتوان این مورد را بر سفیانی تطبیق داد.
تطبیق بدون دلیل، باعث ایجاد امید کاذب در جامعه میشود و به دنبال اتفاق نیفتادن ظهور بعد از این تطبیق، یأس و ناامیدی جای آن را میگیرد و چه بسا انسانهایی که این تطبیق را باور کردهاند، نسبت به اصل ظهور، دلسرد و ناامید و نسبت به روایتهای اهلبیت علیهم السلام دچار شک و تردید شوند.(10)
پی نوشت:
1- غیبت، طوسی، ص457، ح468.
2- عیون اخبار الرضا، ج2، ص266، باب66، ح35.
3- کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص184، باب6، ح4.
4- غیبت، طوسی، ص426، ح413.
5- برگرفته از تاریخ ما بعد ظهور، ص220.
6- سفیانی از ظهور تا افول، ص31.
7- بررسی نشانههای ظهور، (چشم به راه مهدیعجل الله تعالی فرجه الشریف)، ص287.
8- رک: ندای آسمانی، ص86.
9- رک: سفیانی از ظهور تا افول، ص35.
10- رک: اندیشه مهدویت و آسیبها، ص55.
بخش مهدویت تبیان
منبع: مرکز مجازی مهدویت