این روزها در بسیاری از کلانشهرهای ما مسئله بدحجابی به یک معضل جدی تبدیل شده است. بدحجابی گرچه خود یک ناهنجاری اجتماعی است اما به اعتقاد کارشناسان می تواند نقطه آغازین بسیاری دیگر از آسیب های جدی اجتماعی باشد.
یکی از پیامدهای اساسی بدحجابی در منظر عمومی از بین رفتن عفت عمومی در سطح اجتماع است. در واقع با کاسته شدن از وضعیت مطلوب حجاب در کشور آمار بی بند و باریها و فساد اخلاقی به شدت بالامی رود . به عنوان مثال یکی از مهمترین پیامدهای گسترش بدحجابی که بیشتر متوجه زنان هم می شود مزاحمتهای خیابانی است. در واقع بدحجابی خود منجر به کاهش عفت عمومی و این امر به مزاحمتهای خیابانی منجر می شود .البته در خصوص این مسئله تنها زنان آسیب نمیبینند بلکه مردان نیز به دلیل اتلاف وقت، درگیر شدن در کنشهای احساسی و از همه مهمتر دور شدن از کانون خانواده دچار آسیبهای جدی ای می شوند.
در واقع اساسی ترین و خطرناک ترین آسیب اجتماعی که پس از بدحجابی پدید میآید سست شدن کانون خانواده است در این حال برای مقابله با معضل اجتماعی بدحجابی باید بسیار ریشه ای برخورد کرد چرا که اقدامات سطحی و زودگذر نه تنها مثمر ثمر نیست بلکه ممکن است تاثیرات منفی نیز داشته باشد.
جامعه شناسان همواره برای تحلیل و یا توصیف پدیدههای اجتماعی بیش از آنکه به دنبال علت باشند در پی علل هستند. در واقع یک آسیب اجتماعی مولود چندین مولفه است که در هم ادغام شده و یک حرکت اجتماعی را سبب میگردد. از این روست که برای تحلیل پدیدههای اجتماعی غالبا دیدی اورگانیک بر مسائل حاکم است و مفسران هر پدیده را در کالبد و ساخت آن مورد فحص قرار میدهند. معضل « بدحجابی » در کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای تحلیل و واکاوی علل پیدایش، رشد و گسترش آن در میان اقشار مختلف باید این پدیده را در چارچوبی جامع دید و به ساختهای اجتماعی آن توجه کرد.
بی شک راه مقابله با چنین معضلی در جامعه تفکیک علل مختلفه و پاسخگویی جداگانه به هر کدام از ریشه هاست. نمیتوان با زور عقاید جوانی که به دلیل نا آگاهی پوشش خاصی را انتخاب کرده و این پوشش را مایه شخصیت اجتماعی خویش می داند تغییر داد. از سوی دیگر نمیتوان با فرهنگ سازی صرف تلاش گروههای سازماندهی شده برای اشاعه فحشا در جامعه را بی تاثیر کرد. از این رو به نظر ضروری می رسد که تلاشی همه جانبه برای امحای مشکل حجاب که شامل اقدامات فرهنگی و انتظامی می شود به سرعت میتوانند الگوی حجاب و پوشش اسلامی را در میان جوانان ما بازسازی کند. اگرچه چند دهه است که برخی از افراد در جامعه سبک حجاب متفاوتی را برگزیدهاند اما آنان در جامعهای زندگی می کنند که حجاب و پوشش در آن قدمتی چند هزار ساله دارد و این طرز تفکر جزئی از فرهنگ ایرانی است که نمود آن در روح لطیف فرهنگ ایرانی جاری و ساری است. از این رو اگر صاحبنظران بتوانند راهی برای آشنایی جوانان با حجاب ، چیستی و چرایی آن بیابند بی شک به سرعت می توان بر معضل بدحجابی در کشور فائق آمد.
اما نکته ای که در این میان گاهی مغفول مانده است مسئله تذکر لسانی است . امروز برخی از افراد در جامعه حجاب بسیار بدی دارند اما گویا این شخص از دیگران محترم تر پنداشته می شود!!در حالی که خانواده و اطرافیان وی اولین کسانی هستند که باید به وی تذکر لسانی بدهند و آسیب هایی را که این نوع پوشش برای وی پدید خواهد آورد برشمرند. امروز مردم به شدت از وضعیت بدحجابی ناراحت هستند ولی کمتر دیده می شود این دل نگرانی به یک اقدام سازنده و تبیینی برای جوانان تبدیل شود. شاید در حیطه افراد نباشد که به هرکسی که در خیابان می بینند تذکر دهند اما به افراد خانواده و فامیل چه طور؟ آیا کسانی که اعتقاد به حجاب اصیل اسلامی – ایرانی دارند باید در برابر این نوع بدحجابی ها ساکت باشند؟ در حالی که در صورت تذکر های دقیق آنها که همراه با استدلال و منطق است می تواند بسیاری از جوانان را قانع سازد.
از سوی دیگر این امر از سوی مسئولین نیز لازم و ضروری است تا با یک اقدام انقلابی بار دیگر هویت حجاب ، مفهوم پوشش ، کارکردهای فردی و اجتماعی حجاب ، تاثیرات رنگ ها در پوشش را تبیین کنند. از این روست که می توان امیدوار بود با گسترش مفهوم اسلامی حجاب در سطح جامعه به این معضل برای همیشه پایان دهیم چرا که این مفاهیم به راحتی برای مردم و علی الخصوص جوانان قابل فهم و درک هستند.
اگر ما در برابر این بدحجابی ها ساکت بنشینیم و حساسیت خود را از دست دهیم همین اتفاق نقطه آغازی برای رواج دیگر ناهنجاری های اجتماعی است و اتفاقا دیده می شود که هم اکنون دیگر ناهنجاری هایی از این دست نیز در حال شیوع است. اگر بعضا برخی ها تا چند سال پیش آمار روابط دختران و پسران پیش از ازدواج را کمتر از 50 درصد اعلام می کردند امروز آمار دیگر بیانگر رشد این گونه ناهنجاری هاست.