1- پشتوانه اى براى اصول اخلاق
مذهب پشتوانه اى براى اصول اخلاق انسانى همچون عدالت; امانت، درستکارى; برادرى; مساوات; حق شناسى، گذشت، فداکارى،کمک به نیازمندان; و دیگر صفات عالى انسان است; همان اصولى که بدون آنها نه تنها زندگى ما نظم و آرامش خود را از دست مى دهد بلکه به یک میدان جنگ تبدیل مى گردد، البتّه ممکن است این اصول اخلاقى و اجتماعى را بدون مذهب هم پیدا کرد ولى مسلّماً بدون «یک اعتقاد راسخ دینى» این مفاهیم نه تنها اصالت خود را از دست مى دهند، بلکه بصورت یک سلسله «تذکرات غیر لازم الاجرا» در مى آیند، چه این که اصول اخلاقى منهاى مذهب مانند نصایح یک دوست صمیمى خواهد بود که در عمل به آن و عدم عمل به آن کاملا مختاریم.
از طرفى این صفات - قبل از هر چیز - بر اساس یک سلسله کیفیات درون ذاتى و عقیده اى استوارند، و طبعاً از قلمرو و نفوذ قوانین معمولى بیرون هستند.
بنابراین ایمان به علم و قدرت لایزالى که از درون و بیرون انسان بطور یکسان آگاه است و بر آن نظارت مى کند، مى تواند ریشه نهال هاى اخلاقى را در درون جان انسان پرورش دهد، و افراد را بطور خود کار به «درستى»، «و انجام وظیفه» و هنگام لزوم «گذشت» و «فداکارى» و «ایثار» وادارد.
همان طورى که «ویل دورانت» فیلسوف و مورخ معروف در کتاب «لذّات فلسفه» مى گوید: «بدون ضمانت مذهب اخلاق یک حسابگرى بیش نیست»، و بدون آن احساس تکلیف از میان مى رود.