سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آخرین مطالب
لینکستان
امکانات جانبی

ابزارهای کاربردی

لوگوی دوستان ما
پاورپوینت جنگ نرم
 
سلام به شما بازدید کننده گرامی،دعوت میکنم حتما از آرشیو پر محتوای وبسایت اتصارالحسین(ع)نوشهر دیدن فرمایید

 تبلیغات وبسایت........................  تبلیغات وبسایت

برای ورود به صفحه اصلی وبسایت انصارالحسین (ع) نوشهر ، اینجا را کلیک نمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت همسنگران گرامی

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

وظایف جوان منتظر


=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=


بی‌شک جوانان از مهم‌ترین سرمایه‌های یک جامعه به شمار می‌آیند؛ چون فطرت و طبیعت پاک جوانان همواره با هیجان و پویایی همراه است.

پیشرفت و تعالی هر جامعه در گرو پیشرفت جوانان آن است. جوانان، بازوی قدرتمند دفاع و سازندگی در هر جامعه می‌باشند. در تمام جوامع بشری، جوانان، سمبل نشاط و بالندگی هستند و با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه خود رابطه مستقیم دارند. از این رو، جوانان، پیوسته مورد عنایت ویژه فرستادگان الهی و مصلحان بوده‌اند.

با توجه به خصلت، مرام و شخصیت جوانان در عصر ظهور، اکثر یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از این گروه سنی هستند؛ چراکه دارای ویژگی‌هایی هم‌چون صفای باطن، زیباگرایی، شجاعت و شهامت، نوگرایی، وفاداری، آزادگی، فداکاری و... هستند که تمام این‌ها در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نمود می‌یابد.[1]
حال باید دید جوانانی که عاشق حضرت هستند، در دوران غیبت چه باید بکنند؟
وظایف اصلی و مهم جوانان منتظر در چهار بخش، مورد بررسی قرار می‌گیرد:

1. معرفت


2. محبت


3. اطاعت


4. فعالیت


ادامه مطلب...


:: برچسب‌ها: وظایف, جوان ,منتظر,

نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : جمعه 91/4/9

ما شیعه ایم، یاوران مهدی علیه السلام

امام زمان

ما شیعه ایم ، باورداران مهدویت و یاوران مهدی؛ ما شیعه ایم ، چشم انتظاران موعود و آمادگان قیام ؛ ما شیعه ایم ، دوستداران اهل بیت و اصحاب مصلح ؛ ما شیعه ایم ، منتظران ظهور و جهادگران پا به رکاب ؛ آری ما شیعه ایم ... با باورها و اعتقادات خود که متمایز از دیگران و کامل تر و بهتر از همه دیدگاه ها وباورها است . ما شیعه ایم ؛ رو به آینده ای درخشان و افقی بالا و والا . ما شیعه ایم ؛ نه مسیحی ، نه یهودی ، نه وهابی ، نه بی دین ، نه ... ما خودمانیم آن گونه که خدای ما خواسته و برای ما برگزیده و پسندیده است . وقتی چنین هستیم ، باید مسیر و هدف و مقصد خود را به خوبی بشناسیم و برای رسیدن به آن کوچک ترین مسامحه و قصوری نداشته باشیم.

ما شیعه ایم ؛ حرف ما ، فکر ما ، راه ما ، باور ما ، علم ما ، اندیشه ما ، شعار ما ، شعور ما ، رسم ما ، طریقت ما ، شیوه ما ، عقیده ما و ... همه و همه ، رنگ و بوی خدا و اهل بیت دارد ؛ بخصوص رنگ و بوی مهدی موعود(عج). به عبارت روشن تر رنگ و بوی حریت ، آزادی ، کمال ، عبودیت ، عدالت ، معنویت ، اخلاق و عرفان ، صلح ، نوع دوستی ، ایمان ، تقوا ، عمل صالح ، انسانیت و حق گرایی. ما شیعه کسی هستیم که : « یملا الارض عدلا و قسطا و نورا و برهانا » ؛ همو که زمین را آکنده از عدل و داد و نور و حکمت می کند و: « یعلی امرالله و یظهر دین الله » ؛ همو که در همه جا امر خدا را برتری می دهد و دین خدا را آشکار می کند و : « لیطهرن الارض من کل غاش و لیعملن بالعدل » ؛ همو که زمین را از هر فریب کاری پاک می کند و به عدالت رفتار می نماید» و ... .

مهم تر از همه با دشمنان و مخالفان مهدی(عج) و مهدویت دشمنی کنیم و با قدرت نظامی ، سیاسی ، علمی و حتی اقتصادی به مقابله و مخالفت با آنان بپردازیم . چه امروز و چه در عصر ظهور ، دشمنان با تمام توان به مبارزه با امام مهدی(عج) می پردازند و این ما هستیم که باید با همه توان به یاری رهبر و ولی خود بشتابیم و در برابر دشمنان تنهایش نگذاریم

این ماییم و این راه و مسیر و آینده ای که در کنار مهدی فاطمه برای ما رقم خواهد خورد و این صدای جاودانه اوست که برای این راه ، یار و همراه می خواهد و به نصرت می طلبد. ندای « هل من ناصر ینصرنی » حسینی ، از نای او بلند است ودعوت « هل من معین یعیننی » او ، شیعیان و پیروان خود را فرا می خواند تا نهضت عاشورایی خود را از سرزمین وحی آغاز کند. او آماده قیام است ؛ آیا ما نیز آماده ایم ؟! او با همه توان در حال پی ریزی نهضت جهانی خود است ؛ آیا ما نیز در حال زمینه سازی این انقلاب بزرگ هستیم ؟

دنیا به سمت فاجعه باری دارد پیش می رود و برای نجات بشر ، راهی جز جهاد و انقلابی فراگیر و شکوهمند نیست ؛ فساد و ظلم و تباهی از حد گذشته و انسانها غرق در فرومایگی و دنیاگرایی شده اند!! آیا ما با دوری از این منجلاب شیطانی و غرقاب حیوانی ، توان همراهی با رهبر پاکی ها و مظهر خوبی ها را داریم ؟ آیا می توانیم پا به پای مقتدای معصوم خود ، زنجیرهای استحمار و انحراف را از گردن بندیان دنیا بگشاییم و پایبند طهارت و سلامت نفس کنیم ؟! آیا می توانیم از این فاجعه هولناک اخلاقی ، نجات یابیم و همراه و همدل منجی ، ناجی بشر باشیم ؟! امروز رهایی بشر از رذایل اخلاقی و رفتارهای نابهنجار همان قدر ضروری است که آزاد ساختن جهان از دست ستمگران و اهریمنان و مفسدان... .

  ادامه مطلب...


:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,

نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : پنج شنبه 91/3/25

مهدویت و این همه ادعا !!!

مهدویت
در طول تاریخ افراد زیادی ادعای مهدویت داشته اند

وقتی یک تراول چک قلابی نصیب ما می شود، برخورد ما می تواند دو گونه باشد؛ می توانیم از این اتفاق نتیجه بگیریم که اساسا نمی شود به تراول چک اعتماد کرد و این تجربه بد به این تصمیم منجر شود که اصلا از تراول چک استفاده نکنیم. برخورد دیگر که عمیق تر و پخته تر از مورد اول به نظرمی رسد آن است که نتیجه بگیریم همواره برای هر کالای اصلی،مشابه قلابی آن وجود دارد و ازآنجا که هیچ کس نمی خواهد ضرر کند، همیشه باید برای شناخت نسخه اصلی از نسخه تقلبی آماده بود.این نتیجه به این تصمیم ختم می شود که در مواجهه با تراول چک در آینده حتماً از معیارها و ملاک هایی که صحت و اعتبار آن را تضمین می کنند، بهره بگیریم و احتمال تقلب و فریب را از بین ببریم.در حالت اول ما نه تنها صورت مسأله را پاک کرده ایم که حتی به طور غیر مستقیم امکان وجود هر گونه تراول چک واقعی و اصلی را منتفی دانسته ایم.نکته دیگر اینکه نسخه تقلبی، یک کپی است و از اساس باید مشابه نسخه اصلی باشد.همین مسأله سبب شده تا هیچ گاه تراول چک هشتاد هزار تومانی جعل نشود که اگر اینگونه بود دیگر شناخت اصلی و قلابی دشوار نبود.ماجرای تراول چک اصلی و قلابی درباره مهدویت هم قابل طرح است و آنچنان که تاریخ نشان می دهد، در برابر یک موعود اصلی که توسط پیامبر(ص)به مسلمانان معرفی شده است، افراد زیادی به ادعا برخاسته اند که همان موعود حقیقی بوده و شایستگی توجه و پذیرش مردم را دارند.

با رحلت پیامبر(ص)وسپری شدن خلافت امیرالمؤمنین(علیه السلام)جرقه های آغازین ادعای مهدویت دیده شد.گروهی که بعدها به سبائیه مشهور شدند، ادعا کردند که علی(علیه السلام) به غیبت رفته و تا آخر الزمان باقی خواهد ماند؛ تا روزی خروج کرده و زمین را از عدل و داد پر کند.

آنها که درباره علی(علیه السلام) نسبت های ناروایی رواج دادند و او را نبی و یا حتی خدا نامیدند، به نام های مختلفی مشهور شدند که چون نخستین بار عبدالله بن سباء عقیده رجعت را درباره امیرالمؤمنین(علیه السلام) رواج داد، به این نام خوانده شدند .این طایفه در تاریخ منقرض شد و از آنجا که نادرستی ادعای آنها با شهادت علی(علیه السلام) و عدم ادعای خود او واضح بود، جز ذکری در تاریخ از آنها به یادگار نماند.

این ضرورت همیشگی وجود دارد که مشتاقان موعود و نجات در مواجهه با دعوت هایی که ادعای اینچنینی دارند، تمام تلاش خود را در جهت شناختن موعود حقیقی از مدعیان تقلبی به کار گیرند.اینگونه نه به انکار نجات پرداخته ایم و وعده راست خداوند و رسولش را نادیده پنداشته ایم و نه آنکه صورت مسئله را پاک کرده و از خیر نجات گذشته ایم؛ علاوه بر آنکه زمینه را برای بروز دعوت های سخیف و بی پایه در این باره از بین برده ایم

گروه دیگر که کیسانیه نام داشتند و پیروان مختار بن ابی عبید ثقفی بودند، پنداشتند که محمد بن حنفیه، امام پس از حسین بن علی(علیه السلام) بوده و همان مهدی موعود(عج) است که در کوه رضوی به سر برده و روزی قیام خواهد کرد.البته خود محمد بن حنفیه چنین ادعایی نداشت و مختار نیز مدعی مهدویت او نبود و این چنین شد که از کیسانیه نیز در تاریخ نامی بیش نماند.

یزیدیه عنوان جماعتی بود که ادعای مهدویت را در باره یزید مطرح کردند و معتقد بودند که او به آسمان صعود کرده و در بازگشت خود، دنیا را پر از عدل و داد می کند.درباره مشخصات این فرقه اختلاف نظراتی وجود دارد و جزئیات زیادی درباره عقاید و گستره فعالیت آنها در دسترس نیست جز آنکه دوره آنها نیز به سر آمده است.

گروه بعدی هاشمیه بوده اند که با پذیرش مرگ محمد بن حنفیه، ادعای مهدویت را درباره پسر او -ابوهاشم- سامان دادند.آنها معتقد بودند که ابوهاشم نمرده که هیچ، حتی می تواند مردگان را زنده کند.آنچه مسلم است پیروان این فرقه مرگ او را باور نداشته و از این رو به چنین ادعایی متمایل شده بودند.ایشان نیز هم اکنون وجود خارجی ندارند.

در این میان ذکری هم از مهدویت عمربن عبدالعزیز، هشتمین خلیفه اموی، صورت گرفته که البته به پیدایش گروه و فرقه خاصی منجر نشده است.بعدها باقریه این ادعا را در باره امام باقر(علیه السلام)ابراز کردند و با رد از دنیا رفتن ایشان، معتقد به بازگشت آن حضرت شدند.جالب آنکه این ادعا هیچ گاه مورد توجه باقرالعلوم(علیه السلام)قرار نگرفت و حتی این احتمال و جود دارد که باقریه امتداد کیسانیه در گذر زمان باشد.

امام زمان

زمانی که زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب قیام خود علیه امویان را آغاز کرد،عده ای بعدها به زیدیه مشهور شدند،بر اساس روایتی از پیامبر(ص)که مهدی(عج)را از نسل حسین(علیه السلام) و قیام کننده با شمشیر می دانست، به مهدویت زید معتقد شدند.هر چند روایتی از پیامبر(ص)گویای آن بود که امامان پس از پیامبر دوازده نفرند که آخرین آنها مهدی(عج)است.پیروان کنونی این فرقه که در یمن و سوریه زندگی می کنند، اعتقادات مخصوصی دارند که البته مشکل می توان در میان آنها ادعای مهدویت زید را همچنان مشاهده کرد.





ادامه مطلب...


:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,

نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : پنج شنبه 91/3/25

مدعیان دروغین مهدویت در تاریخ

مهدویت


سابقه ی مهدویّت در اسلام به عصر نبوّت برمی گردد. از همان عصر نبوّت به دنبال روایات متواتر نبوی درباره ی مهدی امّت، وعدة ظهور ـ پس از غیبت ـ نجات بخشی و عدل گستری جهانی او و اینکه از نسل پیامبر(ص) و هم نام و هم کنیة او خواهد بود، مسلمانان با مسئلة مهدویّت آشنا بودند و این، یک باور عمومی بود و نوعی انتظار برای تحقّق این پیش گویی نبوی در جامعه وجود داشت.
پس از رحلت رسول خدا(ص)، وعده ی ظهور مهدی موعود(عج) توسط ائمة معصومان(علیهم السلام) نیز استمرار یافت و مورد تأکید و تبیین بیشتر قرار گرفت و محدّثان فریقین، این احادیث را سینه به سینه و نسل به نسل منتقل کردند؛ بدین گونه در عصر ائمه(علیهم السلام) هم به صورت امری مسلّم و مورد پذیرش عمومی درآمد.

نگاهی به تاریخ اسلام نشان می دهد که در طول زمان افرادی جاه طلب و سودجو ادّعای مهدویّت کرده اند، یا گروهی از عوام، افرادی را مهدی پنداشته اند، این پندار دقیقاً از همین جا ناشی شده که موضوع مهدویّت و اعتقاد به ظهور یک منجی غیبی، در میان مسلمانان امری مسلّم و مورد قبول بوده است و چون نام یا برخی از نشانه های آن حضرت با مشخّصات برخی از مدّعیان یاد شده، تطبیق می کرده، آنان از این موضوع سوءاستفاده کرده، خود را مهدی قلمداد می کردند. گاهی خود آنان ادّعایی نداشته اند؛ امّا برخی از عوام النّاس از روی نادانی یا شدّت ستم و بیدادگری حکومت ها، یا عجله ای که در ظهور مهدی داشته اند، یا به علل دیگری بدون آنکه در مجموع نشانه های حضرت و انطباق آنها با مدّعیان مهدویّت دقّت کنند، به اشتباه، آنان را مهدی موعود تصوّر می کردند. به عنوان مثال، گروهی از مسلمانان، محمّدبن حنفیّه را چون هم نام و هم کنیه یپیامبر(ص) بوده، مهدی پنداشته و بر این باور بوده اند که او نمرده، غایب است و بعداً ظاهر می شود و بر دنیا مسلّط می گردد.(1)

البتّه مدّعیان مهدویّت، چه در گذشته و چه در عصر حاضر، به طور عمده دو دسته بوده اند:

1. کسانی که صرفاً مدّعی مقامات معنوی و کشف و کرامت بودند و با عوام فریبی و مرید بازی دنبال شهرت مذهبی و امیال فاسد دیگر بودند؛ 2. داعیه داران سیاسی که برای رسیدن به قدرت، یا کسب اعتبار و قدرت بیشتر، از مهدویّت به عنوان ابزار سیاسی استفاده می کردند.

در این جا تنها گروه دوم مورد بحث است.

گفتنی است که به نظر می رسد کلمة مهدی طیّ قرن اوّل و دوم هجری به تدریج نوعی تحوّل مفهومی پیدا کرد و سپس با مهدی موعود و منتظر انطباق یافت و طبق احادیث، مصداق معیّنی پیدا کرد؛ امّا به گفتة لغت شناسان در اصل به معنای شخصی است که خدا او را به راه حق هدایت کرده است و در تاریخ سیاسی اسلام به این معنا به جای اسماء به کار رفته و از نام های پر کاربرد درآمده است و کسی که رسول خدا(ص) بشارت داده که در آخرالزّمان می آید، مهدی نامیده شده است.(2)

ادامه مطلب...


:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,

نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : پنج شنبه 91/3/25

پیشینه موعود گرایی در ایران

زرتشت



امید بشر به ظهور نجات بخشی یگانه و در هم کوبندة تمام آثار ظلم و نفاق در جهان، چنان در میان ادیان گوناگون در اقصی نقاط جهان پررنگ و هویداست که بی‌شک می‌توان اندیشة موعودگرایی را وجه اشتراک عمده ای برای ادیان اصیل و ریشه دار کلّ تاریخ برشمرد. اصولاً حضور اندیشة ظهور منجی در ساختار کلّی ادیان نشانگر نوعی پختگی و اصالت در آنهاست، چه دستورات آن دین علاوه بر ارائه دستورات و شرایعی برای پایبندی متدیّنان بدان، آغاز و انجام جهان را نیز به خوبی به تصویر کشیده و با قرار دادن جایگاهی برای ظهور منجی تاریخ، حیات بشر را با بازگشت به اصالت‌های نیک سرشت و پاک‌ترین پدیده‌های زندگی بشری، به انجام می‌رساند.


هدف مقاله حاضر تبیین و واکاوی جایگاه موعود و اندیشه موعودگرایی در میان ادیان ایرانی، به ویژه دین زردشتی و به تبع آن دین مانوی و مزدکی است. در این سطور به ارائه شمّه‌ای کلان و کلّی‌نگر به چرایی، چگونگی و فلسفه حضور موضوع ظهور منجی در این ادیان خواهیم پرداخت......


سوشیانس، موعود زرتشت

در متون اصیل زردشتی، به ویژه اوستا، منجی دین زردشت «سوشیانس» نامیده شده است، این عبارت ترکیبی از ریشه کلمه پهلوی «سو»، به معنای سود و منفعت است.(1) شاید بتوان در میان متون کهن پهلوی ـ اوستایی معانی دیگری را نیز برای این گزاره یافت، لیکن آنچه در این میان از اهمیت بیشتری برخوردار است موارد اطلاق این مفهوم و نحوه بهره‌برداری متون شرعی و مذهبی دین زردشتی از آن است. به درستی نمی‌توان موارد متعدّد اطلاق سوشیانس را در متون زردشتی احصاء نمود، برای نمونه در جایی از اوستا سوشیانس‌ها سه تن انگاشته شده‌اند که بنا بر جهان‌بینی دین زردشت که زمان کلّی عالم را به چهار بخش عمده سه هزارساله تقسیم می‌کند و هریک از سوشیانس‌ها در نقاط عطف انتقال و تبدیل این بخش‌ها به یکدیگر به وظیفة خویش عمل می‌کنند.(2) از سویی دیگر گاه سوشیانس به امری مفرد و واحد اطلاق شده که در این صورت منظور «سوشیانس سوم» خواهد بود.(3)

به سختی می‌توان مفهوم مشخّص و منحصر به فردی را که به اندیشه موعودگرایی در آیین مزدکی اشاره داشته باشد، یافت. با این حال در منابع تاریخی به گستره وسیعی از نحله های بدعت‌گذار از میانه دوره ساسانی تا قرون اوّلیه خلافت عبّاسی عنوان «مزدکی» اطلاق شده است، که با توجّه به عدم رعایت بی‌طرفی و نگرش نقّادانه علمی در هیچ یک از این منابع، نمی‌توان به گزاره‌های به ندرت متناسبی که با انگاره‌های موعودگرایی در اندیشه‌های مزدکی بیان شده، اعتماد چندانی مبذول داشت

شروح و تفاسیر متعدد و بعضاً متباینی در میان متون زردشتی که سابقه‌ای بالغ بر 6 قرن پرفراز و نشیب را برخود دیده است، یافت می‌شود. چنان‌که آمد، بدویت آیین و ابتدایی بودن تعالیم آن باعث شده که تفاسیر او‌لیه از سوشیانس با آنچه در کتب پهلوی دین زردشت در آستانة ظهور اسلام به رشتة تحریر در آمده است در ماهیّت و نه ذات تفاوت داشته باشد. گاهی اکثر روایات با مضامین اسطوره‌ای دور از ذهنی ممزوج و عجین شده‌اند، لیکن به طور کلّی می‌توان به موارد اتّفاق قاطبة روایات به شرح ذیل اشاره کرد:

نهادهای پاک سیرت سه سوشیانت که از نسل زردشت در دریاچه‌ای اسطوره‌ای به نام «کیانسه» پنهان شده‌اند، در زمان‌های مقتضی و از طریق ساز و کاری اسطوره‌ای پای به عرصه وجود و اصلاح جهان می‌نهند.(4) بنابر گمانه‌زنی‌های دراز دامن درباب مکان کنونی دریاچه یاد شده در بالا، به احتمال بسیار زیاد این دریاچه، همان دریاچه ی هامون کنونی است.(5)

دوره حضور سوشیانس که 57 سال به طول می‌انجامد، قرین با سعادت و نیک بختی بشر است؛ همه ی دیوان نابود می‌شوند، بیماری و پیری و مرگ از جهان رخت برمی‌بندد. جهان از دروغ و نیرنگ پاک می‌شود. اهریمن نابکار و متعلّقات او به کلی محو می‌گردند و جهان به مرحلة فرشکرد یا تصفیه و تجدید خواهد رسید.

رسالت سوشیانس تازه و خرّم نمودن جهان، و پاک کردن آن از وجود شیاطین و اهریمنان است. سه‌گانگی موعود های دین زردشت بی‌شک بیانگر نوعی استمرار و تداوم در نهاد بشر برای فرارسیدن روزی که جهان عاری از هرگونه عیب و کژی خواهد بود، تعبیه شده است.

در اسطوره‌های متأخّر مزدایی، ابعاد انگاره‌های موعود شناختی مزدایی گسترده‌تر از پیش و نام موعود‌ها تکثر قابل ملاحظه‌ای می‌یابند. بدون شک فزونی تعداد منجیان مزدایی در روایات این دوره، فارغ از تأکید بر جایگاه ویژه موعودگرایی در مبانی ساختاری این دین که در راستای تکامل یافتگی بیشتر، رنگ و جایگاه والاتری یافته بود، حاصل اعمال فشارها و عسرت‌هایی ست که در اثنای حملات و تهاجمات هر از چندگاهی که متوجه متدینان زردشتی در ایران می‌شد.


موعود
موعود دین مانی

دین مانوی یکی از غوامض مباحث تاریخ ادیان جهان است، دینی جهان شمول و حائز تأثیرات گسترده که در طول حیات دراز دامن خود همیشه با سخت گیری‌ها و طرد و لعن اصحاب قدرت در گوشه گوشه جهان مواجه بوده است.(6) تأثیراتی که مانی در تدوین آموزه‌های خویش از زردشت و مسیح(علیه السلام) گرفت، بسیار بیشتر از تأثیراتی است که از دیگر ادیان به خود پذیرفته است. درباب مسئله موعودگرایی در این دین به دلیل فشارها و سختی‌های فراوانی که چه در طول حیات مانی و چه در زمان‌های پس از آن گریبان‌گیر پیروان این دین بود، پرداخت و توجّه ویژه‌ای نشده است. با این وصف، مانی پایان جهان را با نبرد بزرگی قرین می‌داند که برآیندی از تمام منازعات تاریکی‌ها و ظلمات فراگرفته در جهان است. در این زمان عیسی دوباره ظهور می‌کند و عدل و دادِ از یادها رفته را دوباره احیا می‌کند. چنانکه آشکارست انگاره ی موعودگرایی در دین مانوی تفاوت چندانی با تعالیم مسیحی دراین باب ندارد، البته لازم به ذکرست که مانی در تفاسیر خود از شخصیت عیسی، از سه نوع عیسی نام می‌برد:

الف ـ عیسای درخشان یا خدای نجات بخش؛

ب ـ عیسای رنجبر؛ که در مانویت غربی به روح دردکشنده در ماده اطلاق می‌شود، روحی که چونان عیسای بر دار شده، خود بر دار کشیده شده است.

ج ـ عیسی مسیح؛ پیامبر و پسر خدا که در قامت بشر ظاهر شده و همگان برآنند که بر دار شده و از دنیا رفته است، لیکن مانی بر این نظر نیست و معتقد است او در حقیقت بردار نشده است.

گاهی در اندیشة مانوی این مفاهیم در هم آمیخته شده ، به مفاهیمی غیر قابل تفکیک و مغشوش تبدیل می‌شوند.

هدف مقاله ی حاضر تبیین و واکاوی جایگاه موعود و اندیشه موعودگرایی در میان ادیان ایرانی، به ویژه دین زردشتی و به تبع آن دین مانوی و مزدکی است. در این سطور به ارائة شمّه‌ای کلان و کلّی‌نگر به چرایی، چگونگی و فلسفة حضور موضوع ظهور منجی در این ادیان خواهیم پرداخت...

موعود مزدک و مزدکیان

از آیین نوپدیدی که شخصی به نام «زرتشت خرگان» ادّعای پدید آوردن آن را نمود، اطّلاعات مستند و متقنی در دست نیست امّا از استنتاجاتی که به نقل از منابع عموماً مخالف پیروان مزدک می‌توان دریافت، به کارگیری لفظ «آیین» بیش از «دین» با واقعیت مقارنت پیدا می‌کند. با توجه به این مقدّمه مختصر به سختی می‌توان مفهوم مشخّص و منحصر به فردی را که به اندیشه موعودگرایی در آیین مزدکی اشاره داشته باشد، یافت. با این حال در منابع تاریخی به گستره ی وسیعی از نحله های بدعت‌گذار از میانه دوره ی ساسانی تا قرون اوّلیه ی خلافت عبّاسی عنوان «مزدکی» اطلاق شده است، که با توجّه به عدم رعایت بی‌طرفی و نگرش نقّادانه علمی در هیچ یک از این منابع، نمی‌توان به گزاره‌های به ندرت متناسبی که با انگاره‌های موعودگرایی در اندیشه‌های مزدکی بیان شده، اعتماد چندانی مبذول داشت. برای نمونه در یکی از مستندترین و قابل اتّکاترین منابع تاریخی در بررسی آموزه‌های ادیان و آیین‌های گوناگون یعنی «ملل و نحل» شهرستانی، سطوری به شرح ذیل در تبیین آرای مزدکیان آمده که می‌توان آن را با اندیشه‌های موعودگرایی متناسب دانست: «ارواح از طریق ستارگان، ماه و خورشید به نجات نهایی دست می‌یافتند. احتمال دارد جدایی یاد شده به نحوی اتّفاقی، مربوط به رهایی ارواح از بند ماده باشد که بستگی به وقایع و مسیر زندگی فرد دارد و تابع قانون مشخصی نیست. اگر ثواب کردی، به بهشت می‌روی و اگر خطا ورزیدی به اسارت روح خود در این جهان مادی گرفتار خواهی شد».


پی نوشت ها :

1.اوستا، فروردین یشت، 11/129، البته قرائت های دیگری نیز از این ریشه در منابع درج شده است: «ی سو تومندی پروژ کو» به معنای رهاننده و نجات دهنده.

2.برای اطلاعات جامع در این باب بنگرید به بررسی نگرش ادیان ایرانی به موعود،ص19.

3.فی المثل بنگرید به اوستا، فروردین یشت، 11/128؛ و نیز همان، یسن ها،34،46و48.

4.زردشت سه بار با زن خود هوو(Hvov) نزدیکی کرد و نطفه او به زمین افتاد. نریوسنگ نطفه ها را برگرفت و برای محافظت از آنها 99999 فروهر پاک به پاسبانی گمارد. بنا بر نص بندهشن این سه نطفه در قعر دریاچه کیانسه محفوظ مانده‌اند.

5.بنگرید به اوستا، وندیداد، فرگرد19، فقرة پنجم و نیز زامیاد یشت، فقره 66؛ بندهشن فقره13،16؛ و نیز بررسی نگرش ادیان ایرانی به موعود، صص20-21. مخصوصا روایات افسانه‌ای از گرگ بزرگی که پهنایش415 گام و درازایش 433 گام است و یا جادوگری بدطینت به نام ملکوس و یا ماری عظیم الجثه و نیز شخصیت دژخیم شاهنامه فردوسی، ضحاک که همگی موانعی را برای ظهور موعود زردشتی فراهم می‌آورند.

6.برای اطّلاعات بیشتر درباره تاریخ مانویت و تأثیر و تأثرات آن از ادیان دیگر بنگرید به: مانی شناسی، سید حسن تقی‌زاده، به کوشش ایرج افشار، نشر توس، چ اول،1383؛ کشاکش‌های مانوی- مزدکی در ایران عهد ساسانی، به کوشش محمّد کریمی زنجانی اصل، نشر اختران،چ اول،1384؛ مانی و سنت مانوی، فرانسوا دکره، ترجمه عباس باقری، مجموعه گفت‌وگوی تمد‌ن‌ها، 1384

بخش مهدویت تبیان

 

 


منبع: ماهنامه موعود شماره 104 - نویسنده: محمّدحسین رفیعی




:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,
نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : چهارشنبه 91/3/24

انتظار ؛ انقلابی ماندن، همه جا، همه وقت

امام زمان

«خدایا به محضر مبارک مولای من، صاحب الزمان، این سلام و درود عاشقانه و آتشین ما را برسان؛ از طرف همه مردان و زنان م?من در طول تاریخ، در شرق و غرب عالم، از دریا و خشکی و دره و کوهستان‌ها، زنده و مرده؛ م?منین و مجاهدین در طول تاریخ؛ از پدرم و مادرم و فرزندانم و از طرف من و از طرف همه ما»... (1)

یکی از نکاتی که باید مواظب باشیم، آن است که مسئله انتظار، مسئله ظهور، مسئله عشق به حضرت مهدی(عج) و امثال آنها، کم‌ارزش و تبدیل به بازی نشود.

در یکی از فرازهای زیارت آل یس آمده است: «سلام بر تو ای فراخوان به سوی خدا؛ ای کسی که صدای تو صدای خداست. درود بر تو، ای کسی که راه بشر به سوی خدایی و ای کسی که دین او را به پا خواهی کرد. سلام بر تو ای کسی که حق خدا را اقامه خواهی کرد، جبهه یاران خدا را رهبری خواهی کرد و خلیفه خدا هستی» و بعد در اواخر همین زیارت می‌خوانیم که: «خدایا اگر من مُردم و حضرت نیامد، از تو می‌خواهم مرا در زمره کسانی قرار دهی که دوباره زنده می‌کنی تا در رکاب او بجنگند برای عدالت، تا بتوانم جزو سربازان آن نبرد بزرگ آخر الزمان و نبرد جهانی باشم».(2) س?ال مهمی که مطرح است آن است که انتظار فرج یعنی چه؟

با توجه به این روایات و دعاها باید گفت: انتظار فرج، یعنی آمادگی برای انقلاب جهانی و بزرگ. انتظار فرج، یعنی لحظه شماری برای آغاز آن پایان بزرگ. انتظار فرج، یعنی منتظر نشستن برای دیدن جرقه آن نبرد بزرگ جهانی که از شرق تا غرب عالم را خواهد گرفت و به فروپاشی همه امپراطوری‌ها، استبدادها و استعمار‌های بین‌المللی و همه جنایت‌کاران، خواهد انجامید. انتظار فرج، یعنی زنده نگه‌داشتن روح انقلابی در خودمان و تلاش برای گسترش جهانی و آماده باش جهانی. انتظار فرج، یعنی من همیشه یک چریکی و مبارز خواهم ماند. انتظار فرج، یعنی من یک مجاهد هستم و مجاهد خواهم ماند.

منتظر مهدی(عج)، کسی است که به هیچ چیزی دل نمی‌بندد؛ کار می‌کند کار اقتصادی، کار علمی، کار سیاسی؛ تشکیل خانواده می‌دهد. همه این کارها را می‌کند مثل بقیه مردم، از راه مشروع و درستش؛ اما به هیچ چیز دل نمی‌بندد. منتظر مهدی(عج) یعنی کسی که هر لحظه آماده است از همه چیز دل بکند و مستقیم برود به سمت شهادت. برای چه؟ شهادت برای چه؟ شهادت برای اینکه توحید و عدالت بر تمام جهان حاکم بشود. حال شما بگویید انتظار فرج کار آسانی‌ست؟!

اینکه در روایت آمده است: «انتظار فرج، جزئی از فرج است»(3) و خودش باعث گشایش در کار بشر شده و مقدمه اجرای عدالت نسبی می‌شود ـ تا وقتی عدالت مطلق به دست حضرت، اجرا شود ـ و این که می‌گویند: «انتظار فرج، جزء بزرگترین عبادات است»،(4) اینها همه یعنی من یک انقلابی‌ام و در برابر ظلم و ستم و بی عدالتی و ظلم بی تفاوت نیستم. انتظار فرج، یعنی سرنوشت همه بشریت برای من مهم است. یعنی برای من، گرسنگان آفریقا مهم‌اند. برای من، مظلومین آمریکای لاتین مهم‌اند. برای من، طبقات فقیر و محروم در آسیا مهم‌اند. برای من سرنوشت همه تحقیر شده‌های جهان، همه گرسنگان، همه زیر پا ماندگان، مهم است و آن روزی که آقای ما برسد، آن روز، روز پیروزی مستضعفین بر مستکبرین در سراسر جهان است. انتظار فرج یعنی این؛ یعنی من آماده شهادت هستم.

چه کسانی در جبهه باطل، مقابل یاران ذخیره الهی و حضرت حجت(عج) قرار خواهند گرفت؟ به یقین، آنها کسانی هستند که جنگ‌های بزرگ جهانی را به ملت‌ها برای منافع تحمیل می‌کنند. کسانی که دین‌های قلّابی و معنویت‌های دروغین را ترویج می‌کنند که توجیه‌گر ظلم است.آنهایی که به نام دین، دنیای خودشان را تأمین می‌کنند و نان دین می‌خورند و کار دنیا می‌کنند. اینها دشمنان صف اول مهدی(عج) هستند. در روایت هست که چشم در چشم مهدی(عج) می‌ایستند و استدلال قرآنی و دینی می‌آورند علیه حضرت مهدی(عج) و به اسم دین، جلوی ایشان می‌ایستند.

 

ادامه مطلب...


:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,

نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : چهارشنبه 91/3/24

ظهور اصغر

امام زمان

 

همانطور که غیبت حضرت مهدی شامل غیبت صغرا و کبراست، جالب است بدانید که ظهور ایشان نیز همین طور است. شیعیان پس از سال ها ارتباط مستقیم با امام حاضر، آمادگی فهم و درک غیبت و ندیدن امام را نداشتند، چون نمی دانستند بدون حضور امام چطور می شود متّحد بود و احکام شرعی را استخراج کرد. این ها وظایفی است که انجامشان در دوره ی غیبت بر عهده ی خود شیعیان است.

در دوره ی غیبت صغرا ارتباط مردم با امام کامل قطع نشده بود و به واسطه ی نوّاب ادامه داشت، امّا همین ارتباط محدود باعث شد تا مفهوم غیبت برای مردم جا بیفتد.

در دوره ی ظهور هم همینطور است، چون پس از قرن ها دوری، مردم هنوز آمادگی ارتباط مستقیم با امام را ندارند، ظهور اصغر اتفاق می افتد؛ یعنی همه چیز و همه جا رنگ و بویی از امام دارد. در این مقطع زمانی است که شرایط ظهور کبرا فراهم می شود.

هرچه جلوتر می رویم و مردم بیشتر با مشکلات درگیر می شوند، توجّهشان هم به امام بیشتر می شود. در این دوره است که مردم با دیدن هرچیز از حضرت مهدی یاد می کند و تنها راه نجات خود را در ظهور او می داند

بعضی از نشانه ها و مسائلی که در دوره ظهور اصغر دیده می شوند، عبارتند از:

1ـ بالا رفتن سطح فهم عمومی و پیشرفت دانش و فنّاوری: در دو قرن اخیر، علم به اندازه ی تمام پیشرفتی که از بدو پیدایشش تا دو قرن پیش داشته، پیشرفت کرده است و هر روز هم دامنه ی آن گسترده تر می شود. انسانی که این پیشرفت را تجربه کرده است، توانایی پذیرش تحوّلات علمی عصر ظهور اکبر را دارد. بشری که جت و موشک ساخته و دیده است، هم می تواند بپذیرد که آدمی در یک چشم بر هم زدن از این سر دنیا به آن سر دنیا برود و هم نمی تواند ادّعا کند که ممکن بوده روزی به این سطح از پیشرفت برسد که با یک چشم برهم زدن زمین را طی کند.

دل بستن مردم به امام و زیاد شدن یاد ایشان: هرچه جلوتر می رویم و مردم بیشتر با مشکلات درگیر می شوند، توجّه شان هم به امام بیشتر می شود. در این دوره است که مردم با دیدن هر چیز از حضرت مهدی یاد می کند و تنها راه نجات خود را در ظهور او می داند.

3ـ صحبت های عمومی در جهان برای تشکیل یک حکومت جهانی واحد: سازمان های بین المللی ایجاد شده در سراسر جهان، همه یک هدف را دنبال می کنند و آن ایجاد یک حکومت واحد برای برقراری عدالت جهانی است. این بدین معنی است که همه می دانند، جهان نیازمند یک حکومت است که بتواند عدالت را اجرا کند.

لازم به ذکر است که بحث ما از ظهور اصغر به این معنی نیست که ما می خواهیم تعیین وقت کنیم، بلکه به این معنی است که ما امیدواریم به نزدیک بودن ظهور اکبر، البتّه اگر خدا بخواهد.

بخش مهدویت تبیان

 

 


منبع: فجر مقدس1، ماهنامه موعود، شماره29، محمود مطّهری نیا




:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,
نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : چهارشنبه 91/3/24

در انتظار طلوع

امام زمان

طلوع خورشید همیشه زیبا و جذاب است. آن قدر که مى ارزد براى دیدنش، از خواب شیرین صبح گاهى هم دست کشید؛ اما اگر یک شب تاریک و ظلمت برهوت یک بیابان سرد را تجربه کرده باشى، تاریکى و ترس، بدنت را بى حس کرده باشد و سرما تا عمق درونت نفوذ کرده باشد، آن وقت تابش نخستین پرتو خورشید، نه فقط زیبا و جذاب، که تنها امید زندگى است، همه ى آرزوى درونى توست، مایه ى دلگرمى است و ماندن، دلیل بودن است و اینک ما در انتظار چنین طلوعى هستیم.

در این برهوت دنیاى مادى که شیطان هاى زور و زر و تزویر و ابلیس هاى خودکامگى و دنیا طلبى از همه سو احاطه مان کرده اند و اسب سرکش نفس را مى تازانند، در این وانفساى ظلمت و جهالت که گوهر ارزش ها را به بهاى ناچیز مادیات مى فروشند، در این سرماى بى دینى و مادیت پرستى، در انتظار طلوع گرم خورشیدیم. و قسم به شب پوشاننده(1) که روز خواهد درخشید. راه گم کردن ها، زمین خوردن ها تاریکى ها و هراس شب تار تنهایى و تشنگى ها به پایان خواهد رسید و روز خواهد آمد.

آرى، در روز طلوع خورشید هدایت، روز شکفتن گل هاى نرگس، روز بارش باران رحمت، درون یخ زده مان به گرماى ایمان او گرم خواهد شد و زمستان جهالت و غفلت بار خواهد بربست و بهار ایمان و معنویت بر چهره مان گل مسلمانى خواهد رویاند.

او خواهد آمد و به قلب هاى مرده مان روح حیات خواهد دمید(2) ریشه ى گمراهى ها و دشمنى ها را برخواهد کند.(3) او خواهد آمد و آثار اندیشه هاى باطل و هواهاى نفسانى را محو خواهد کرد(4) و بر زمین، باران عدل خواهد بارید(5) او خواهد آمد، صاحب روز فتح و پیروزى(6) مژده رسان فتح، نسم خوش عطر هدایت و نصرت: آینه ى تجلى خدا و در آن به تماشاى خدایى بودن خواهیم نشست.(7) درگاه خداى بهشت روى خواهد نمایاند و از آن به وادى سعادت ره خواهیم یافت.(8) او خواهد آمد و بر گستره ى زمین، زلال پاکى جارى خواهد کرد. سینه هاى تنگمان آن روز شفا خواهد یافت.(9) از مدد الهى لبریز مى شویم که و رحمت واسعه است و پهناى زمین در برابر گستردگى رحمتش دانه اى خرد خواهد بود.

او مى آید تا بهار را در همه ى دل هاى مرده به پا کند. گل هاى سرخ محمدى را آن روز همه جا مى توان دید. بر پنجره ى خانه ها نسترن عفاف خواهد رویید. ظلم نایاب خواهد شد ودنیا بى بها. چشم ها به دنبال قطره اى از زلال معنویت، یک کویر طولانى را طى نخواهند کرد؛ که آن روز این آب زلال در همه ى دل ها جارى خواهد شد ودل هاى خالى از این زلال پاک، محو خواهند شد

وقتى که موعود بیاید، قرآن حیاتى تازه مى یابد،(10) حدود بر زمین مانده ى الهى، برپا مى گردد،(11) راه نمایانده مى شود (12) و گمراهى ها پایان مى گیرد.

او مى آید با یک بهار سبزى و ترنم، با یک آسمان باران رحمت و با یک نگاه رحیم.

و دنیا چه مى خواهد براى زیر و رو شدن و از تاریکى و عطش بیرون آمدن و بهشت را مجسم کردن.

او مى آید تا بهار را در همه ى دل هاى مرده به پا کند. گل هاى سرخ محمدى را آن روز همه جا مى توان دید. بر پنجره ى خانه ها نسترن عفاف خواهد رویید. ظلم نایاب خواهد شد و دنیا بى بها. چشم ها به دنبال قطره اى از زلال معنویت، یک کویر طولانى را طى نخواهند کرد؛ که آن روز این آب زلال در همه ى دل ها جارى خواهد شد و دل هاى خالى از این زلال پاک، محو خواهند شد. علف هاى هرز روییده در زمین، آن روز برکنده خواهد شد. او مى آید در روزى که م?منان به یارى خدا لبریز از شادى خواهند شد.(13)

مهربانى ها سر مى گیرد و لطافت مفهومى تازه مى یابد، نمازها آن روز شمیم بهشت مى دهند، نگاه ها، مهربانى رد و بدل مى کنند. هیچ یتیمى بى دست نوازش نخواهد ماند. هیچ مسکینى در انتظار لقمه نانى شب و روز را به گرسنگى نخواهد گذراند. هیچ دستى به ستم بلند نخواهد شد، حکومت عدل علوى چهره خواهد نمایاند و برادرى را آن روز مى توان معنا کرد. چه مبارک سحرى خواهد بود و چه فرخنده روزى آن روز که او بیاید!


پی نوشت:

1-  لیل (92) آیه هاى 2-1 (والیل اذا یغشى - والنهار اذا تجلى).

2-  ر. ک: ص 77، پاورقى 1.

3-  مفاتیح الجنان، ص 884: (أین حاصد فروع الغى والشقاق)

4- مفاتیح الجنان، ص 884: (أین طامس اثار الزیغ والاهواء)

5- مفاتیح الجنان، ص 223: (مطهر الأرض وناشر العدل)

6-  مفاتیح الجنان، ص 884: (أین صاحب یوم الفتح)

7-  مفاتیح الجنان، ص 884: (أین وجه الله الذى الیه یتوجه الأولیاء)

8- مفاتیح الجنان، ص 884: (أین باب الله الذى منه ی?تى)

9-  همان، ص 973: (واشف به صدور الوغرة)

10-  همان، ص 973: (أحى بولیک القرآن)

11- مفاتیح الجنان، ص 973: (اجمع به الأهواء المختلفة على الحق وأقم به الحدود المعطله)

12- مفاتیح الجنان، ص 973: (اجمع به الأهواء المختلفة على الحق وأقم به الحدود المعطله)

13-  مفاتیح الجنان، ص 973: (اجمع به الأهواء المختلفة على الحق وأقم به الحدود المعطله)

بخش مهدویت تبیان

 

 


منبع: کتاب روح بهار

نویسنده: منیره زارعان




:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,
نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : چهارشنبه 91/3/24

میثاقی که نباید شکسته شود

امام زمان
لقب های امام زمان(عج)

«السلام علیک یا میثاق الله الذی اخذه و وکده»

وقتی با کسی که خیلی خیلی دوستش داری و دل در گرو مهرش نهاده ای، یپمانی می بندی، گویی تمام وجودت با آن پیمان و عهد گره می خورد و از آن پس، تمام سعی تو بر این است که به مفاد آن پیمان پای بند باشی و در انجام آن کوتاهی نکنی. گویا آن پیمان حد و مرز زنده بودن توست که تا زنده هستی، می خواهی به آن وفادار باشید و هرگز خیال شکستن آن پیمان را در وجودت راه نمی دهی که اگر عهدت را بشکنی، گویی زندگی خود را به بازی گرفتی. از این رو، تا پای جان، با تمام توان و قدرت، بر سر پیمانت می ایستی. حالا هر قدر هم پیمان تو بزرگ تر باشد، همت و تعهد شما نیز بیشتر خواهد بود و حق هم همین است. چه پیمانی زیباتر و بالاتر از پیمان با فرمان خداوند و عهد با ولایت امام زمان (عج) است؟

در زیارت آل یاسین در مقام سلام دادن به حضرت ولی عصر (عج) می گوییم: «سلام بر تو ای عهد و میثاق خدا که خداوند تعهد به آن را از خلایق گرفت و آن را محکم و م?کد گردانید».

بر اساس آن چه بیان شد، یکی از لقب های شریف امام زمان (عج) «میثاق الله» است، میثاق از ماده وثاق به معنای «بستن» گرفته شده است. میثاق، انسان را وا می دارد تا از احکام و دستورهای خداوند پیروی کند و جلوی آزادی و اختیار فراوان را بگیرد.

امام زمان (عج)، میثاق و عهدی است که خداوند، اطاعت و پیروی از آن را از خلایق گرفت و آن را محکم گرداند. البته این یکی از میثاق های ارزنده الهی است که با توجه به کارکردهای مختلف آن در نظام هستی، می توان گفت مهم ترین میثاق الهی، تولی و پذیرش ولایت و امامت حضرت مهدی (عج) است.

رحمت و فیض الهی از دریچه وجود آن امام، در هستی جاری می شود و اساساً اگر زمین مستقر و پابرجاست، به یمن قدم های اوست و اگر آسمان برپاست، به تبرک نفس های اوست. از این رو، پیشرفت و رشد و ترقی انسان، از طریق اطاعت از دستور الهی و تعهد به میثاق خدا به دست می آید و این پیروی، باید آزادانه و آگاهانه انجام گیرد، وگرنه اعتبار و ارزشی ندارد.

وقتی با کسی که خیلی خیلی دوستش داری و دل در گرو مهرش نهاده ای، یپمانی می بندی، گویی تمام وجودت با آن پیمان و عهد گره می خورد و از آن پس، تمام سعی تو بر این است که به مفاد آن پیمان پای بند باشی و در انجام آن کوتاهی نکنی. گویا آن پیمان حد و مرز زنده بودن توست که تا زنده هستی، می خواهی به آن وفادار باشید و هرگز خیال شکستن آن پیمان را در وجودت راه نمی دهی که اگر عهدت را بشکنی، گویی زندگی خود را به بازی گرفتی

ممکن است پرسیده شود، اگر کسی از دستور خداوند سرپیچی کند و به عهد و پیمان با خدا وفادار نباشد و حریم و حرمت میثاق الهی امام زمان (عج) را بشکند، خداوند با او چه می کند؟

دل سپردن به میثاق الهی، برترین شکل اطاعت و بندگی خداست و سرپیچی و یپروی نکردن از میثاق خداوند و عهد شکنی، بدترین شکل دشمنی با خدا، هر کس پیمان شکنی کند و از عهد با خداوند دست بردارد، از بدکاران و زیان کاران خواهد بود و قطعاً مجازات خواهد شد و انسان ها به جهت پیمان و عهدی که با خداوند بسته اند، ملزم به اطاعت و پیروی از تعهدشان هستند و برای پیشرفت و رشد و تعالی خویش، از آزادی های مطلق خود دست بر می دارند و دل در گروه میثاق الهی می بندند و خداوند نیز آن ها را مشمول رحمت، لطف و نعمت می سازد و به سعادت می رساند.

پرسش دیگر این است که خداوند چگونه کسانی را که عهد و پیمان شان را می شکنند، مجازات می کند؟ پاسخ این پرسش را با مثالی ذکر می کنیم. فرض کنید، شما خانه ای را برای سکونت، به فردی نیازمند واگذار کنید، اما آن فرد بدون هیچ دلیل منطقی و معقولی، درصدد تخریب خانه بر آید. در این صورت عکس العمل شما چه خواهد بود؟ مسلماً نخستین کار شما، بیرون کردن وی از خانه است. خداوند نیز کسی را که پیمان الهی را شکسته و از ابزارهای خدادادی، اعم از اراده، فکر، فطرت، پاک، سعی و توان مندی، درست استفاده نکرده و درصدد تخریب شخصیت خود است و نعمت های الهی را هدر داده، مجازات می کند. مجازات او به این شکل است که نعمت هایی را که به او داده، از او می گیرد یا کاری می کند توفیق نیابد آن ها را درست و در جهت مناسب مصرف کند و طبعاًً شخص پیمان شکن که پیوند خود را با خدا قطع و از میثاق خداوند سرپیچی کرده، در رسیدن به اهداف متعالی ناکام می ماند و در جهت پیروی از هوای نفس و اطاعت شیطان گام بر می دارد، در حالی که خود متوجه نیست.

پس از هم اکنون، عهدی دوباره با میثاق الهی و ذخیره خداوند ببندیم و از فرمانش اطاعت کنیم و سیره و رفتارش را الگو قرار دهیم و برای تعجیل در فرجش دعا کنیم و برای تجدید بیعت با حضرت مهدی (عج)، دعای عهد را بخوانیم که میثاق نامه ای زیبا و متین است.

بخش مهدویت تبیان


 



منبع: نشریه انتظار نوجوان-ش56.




:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,
نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : چهارشنبه 91/3/24

بهترین سبک زندگی یک منتظر

دعا
سبک زندگی انسان منتظر چگونه است؟

هر انسانی در زندگی خود هدفی را انتخاب می کند و سعی می کند تا تمام تلاش ها و فعالیت ها و رنج کشیدن های او در مسیر رسیدن به آن هدف قرار گیرد. این باعث می شود که زندگی انسان معنادار شود و ارزش پیدا کند. با این وجود، آدم ها بر اساس هدفی که برای زندگی خود انتخاب کرده اند، ارزش پیدا می کنند و از دیگران جدا می شوند. به عبارت دیگر برای قضاوت درباره انسان ها می توان به داوری درباره هدف هایی که آنها برای زندگی خود انتخاب کرده اند، پرداخت.

موارد متفاوت و متنوعی می توانند به عنوان هدف زندگی انسان انتخاب شوند و به برنامه ها وطرح بندی های او برای زندگی جهت دهند. کسب ثروت، رسیدن به لذت، تجربه شرایط و موقعیت های خاص و غیر معمول، موفقیت شغلی و تحصیلی و کسب شهرت، نمونه هایی از این اهداف به شمار می روند. با این وجود، آنچه باعث می شود هدف های انسان ها برای زندگی متفاوت باشد و افراد، هدفهای مختلفی را برای زندگی خود برگزینند و راه های گوناگونی را برای رسیدن به این اهداف در پیش گیرند، سطح شناخت و نوع بینش آنها به زندگی است. همچنان که نمی توان از یک آدم معمولی اما با سطح درآمد پایین انتظار داشت که از خیر ثروت بگذرد، تلاش برای قانع کردن یک عالم که به کار اقتصادی روی آورد و از فعالیت علمی خود فاصله بگیرد بی ثمر خواهد ماند.

در چشم انداز مهدویت، بهترین هدفی که آدمی می تواند برای زندگی خود در نظر بگیرد و در راستای تحقق آن تلاش کند، همان هدفی است که خداوند انسان ها را برای تحقق آن خلق کرده است.در واقع، بهترین هدف برای زندگی عبودیت خداوند است و کسانی که این هدف را برای زندگی خود برگزیده اند،انسان های موفق و ارزشمندی محسوب می شوند.برای رسیدن به این هدف و تحقق آن در زندگی، خداوند راهی را به انسان ها معرفی کرده و ازآنها خواسته تا از این راه به سوی خدا و عبودیت او حرکت کنند.این راه،حجت های الهی و امامان معصوم(علیهم السلام) هستند که اراده خداوند را تحقق می بخشند و برای قرب به خداوند تنها راه محسوب می شوند. چنانچه توجه به مضمون حدیث مشهوری از پیامبر خدا(ص)که می فرمایند: «من شهر علم هستم و علی(علیه السلام)در آن شهر است.پس کسی که می خواهد به این شهر راه یابد، باید از در آن وارد شود».گویای این حقیقت است.همچنین در زیارت امام موعود(عج)می خوانیم:«سلام بر تو ای راه خداوند که هر کس از راهی جز آن برود، هلاک می گردد».

آموزش عمومی مهدویت به این معناست که ما بدانیم و باور کنیم آنچه راه رسیدن به حقیقت مهدوی و استقبال از ظهور امام مهدی(عج)را هموار می کند، زمینه سازی عمومی در میان عموم جامعه است.این زمینه سازی که وظیفه ماست، به ایجاد بینش یا تغییر نگرش نسبت به مهدویت در میان مردم نیاز دارد و این عامل جز با آموزش میسر نمی شود

در واقع پس از آنکه ما در مسیر ولایت خداوند قرار گرفتیم و از طاغوت ها و بیراهه ها جدا شدیم، می باید کسی که در هر زمان عهده دار مقام ولایت الهی است -امامان معصوم(علیهم السلام)در هر عصر و زمان - را بشناسیم و با او همراه شویم. با این وجود، کار در این مرحله پایان نمی گیرد و برای تحقق عبودیت خداوند در زندگی باید برای یاری ولی خدا قیام کرد. به عبارت دیگر آنچه سبب می شود ما در مسیر ولایت خداوند قرار گیریم و به سوی هدف خلقت گام برداریم، شناخت، همراهی و یاوری امام معصوم(عج) است. از آنجا که امام و حجت خداوند، نماد اراده الهی به شمار می رود، یاری امام در واقع یاری خداوند بوده و یاری خداوند، به معنای پذیرش دعوت او و حرکت به سمت عبودیت خدا و تحقق هدف خلقت است.

یاری امام موعود و خدمت به این حقیقت بزرگ در زمانه ای که ما در آن زندگی می کنیم، وظیفه ای است که هر یک از شیعیان می بایست در زندگی فردی و اجتماعی خود به آن عمل کند. یاری امام، از خود ما آغاز می شود و اولین گام در این مسیر، خودسازی و اصلاح فردی است. در واقع هر فرد با تلاشی که درجهت اصلاح باورها، رفتارها و اعمال خود انجام می دهد و با کوششی که در مسیر عمل به وظایف دینی و دوری از گناهان صورت می دهد، بزرگ ترین خدمت ممکن به امامان موعود را محقق می سازد. به عبارت دیگر هر کدام از منتظران امام موعود با تربیت و اصلاح وضعیت زندگی خود، گام بزرگی در آمادگی عمومی برای پذیرش ظهور موعود بر می دارد و با این عمل خود، بر این نکته اساسی تأکید می کند که «منتظران مصلح خود باید صالح باشند!»

اخلاق پیامبر در خانواده


مطالعه تاریخ نشان می دهد مشکلاتی که برسر تحقق اهداف پیامبران(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) به وجود می آید، بیش از آنکه به کمبود امکانات و سختی شرایط مربوط شود، به غفلت یاران ایشان و عدم آمادگی و تربیت درونی آنها باز می گردد. درحقیقت، کسانی که از یاری امام معصوم باز می مانند و در جهاد عظیمی که حجت های الهی رهبری آن را بر عهده دارند حاضر نمی شوند، پیش از آن در میدان اصلاح فردی بازنده بوده و نتوانسته اند عقل و دین خود را بر سرزمین وجود خویش حاکم کنند. ایجاد وضعیت آرمانی و مطلوب پس از ظهور موعود بر عهده انسان های پاک و صالح است و کسانی که نتوانند در مسیر اصلاح خود گام بردارند، سهمی از این آرمان نخواهند داشت. علاوه براین، باید توجه داشت که هدف اصلی امام موعود، اصلاح انسان ها و ایجاد جامعه ای سالم و صالح است و اگر ما به اصلاح خود نپردازیم، در واقع در برابر این هدف قرار گرفته ایم و در این صورت نمی توانیم خود را از یاوران و پیروان آن امام بدانیم.

امام علی(علیه السلام) به مردمان عصر خود می فرمود: «بدانید که هر کسی امامی دارد که به او اقتدا می کند و از نور علم او بهره می برد... بدانید که شما نمی توانید همچون من باشید اما با ورع و کوشش بسیار و عفت و اصلاح و از بین بردن نقص ها مرا یاری کنید». این توصیه نشان می دهد که نخستین گام در راه یاری امام موعود، به اموری مربوط می شود که در حوزه زندگی فردی ما قرار دارد. در واقع هر یک از ما می توانیم با پرهیزکاری، تلاش بسیار و عفت ورزی و همچنین کوشش در جهت اصلاح نواقص و پر کردن شکاف های زندگی خود، به امام(عج) خدمت کرده و او را در مسیر تحقق آرمان بزرگ خود یاری کنیم.

گام بعدی در جهت خدمت به موعود و یاری امام(عج)، تلاش در جهت آشنایی دیگران با این حقیقت بزرگ است. در واقع همان گونه که جریان اصلاح و تربیت فردی ما از شناخت و آگاهی نسبت به مهدویت آغاز می شود، برای کمک به دیگران هم می بایست در ابتدا زمینه آشنایی آنها با مهدویت را فراهم آورد. بنابراین علاوه بر پژوهش ها و مطالعات تخصصی که لازمه شناخت، شرح و تبیین آموزه های مهدوی است و در مراکز و م?سسات علمی و پژوهشی صورت می گیرد، تغییر نگرش عمومی افراد جامعه نسبت به مهدویت مهم ترین و اساسی ترین کاری است که می توان به آن پرداخت.

امام علی(علیه السلام) به مردمان عصرخود می فرمود: بدانید که هر کسی امامی دارد که به او اقتدا می کند و از نور علم او بهره می برد... بدانید که شما نمی توانید همچون من باشید اما با ورع وکوشش بسیار و عفت و اصلاح و از بین بردن نقص ها مرا یاری کنید

در واقع آنچه باعث می شود اندیشه و فرهنگ مهدوی شناخته شود و به جریان افتد و در نهایت در عمل و جهت گیری انسان ها و جامعه به شکل صحیح وخالص بروز یابد، همین مسأله است.به عبارت دیگر می بایست تلاش شود تا نگرش و باورهای مردم درباره امام موعود و حقیقت مهدویت با معیارهای دینی سنجیده شود و نگرش های غلط در این زمینه اصلاح شود. برای عملی ساختن این هدف، راهی جز آموزش عمومی به نظر نمی رسد؛ آموزشی که هم به ایجاد بینش و نگرش نظر داشته باشد و هم در روند کلی آن، اصلاح برداشت های نادرست و تغییر رفتارهای بیگانه با فرهنگ مهدوی دیده شده باشد. چنین رویکردی علاوه بر آنکه فرایند شناخت مهدویت را به جریان می اندازد، نتایجی را در بر دارد که حداقل آنها همان شناخت، انتشار و سازندگی عمومی فرهنگ مهدوی است.

آموزش عمومی مهدویت به این معناست که ما بدانیم و باور کنیم آنچه راه رسیدن به حقیقت مهدوی و استقبال از ظهور امام مهدی(عج) را هموار می کند، زمینه سازی عمومی در میان عموم جامعه است. این زمینه سازی که وظیفه ماست، به ایجاد بینش یا تغییر نگرش نسبت به مهدویت در میان مردم نیاز دارد و این عامل جز با آموزش میسر نمی شود. چنانچه امامان معصوم(علیهم السلام) فرموده اند: «خداوند رحمت کند کسی را که با آموختن علوم ما به مردم، امر حاکمیت ما را احیا می کند و اگر مردم خوبی های کلام ما را بدانند ازما تبعیت خواهند کرد.»


نکته:

یاری امام موعود

کسانی که عبودیت خداوند را به عنوان هدف زندگی خود انتخاب کرده اند و می خواهند در راهی که به این هدف می رسد، گام بردارند، علاوه بر شناخت امام موعود، می بایست به یاری امام(عج) و خدمت به ایشان بپردازند. خدمت به امام موعود و یاری ایشان در انجام مأموریت بزرگ تاریخی که بر عهده دارند، از ارزش فوق العاده ای برخوردار است.در واقع اگرچه مردمان هر عصر وظیفه دارند تا به یاری امام زمان خود بپردازند و به ایشان خدمت کنند، با این وجود یاری امام موعود و منتظر، از چنان جایگاه رفیعی برخوردار بوده که امام صادق(علیه السلام)که خود حجت خداوند است-درباره آن می فرمایند: «اگر محضر او را درک می کردم، تمام عمر به او خدمت می کردم!».

بخش مهدویت تبیان


 



منبع: نشریه آیه، ویژه نامه دین و فرهنگ.

نویسنده: امیر منتظر قائم




:: برچسب‌ها: عصر انتظار,حجاب فاطمی,نشانه های ظهور,قیام آخرالزمان,مهدویت,
نویسنده : مهدی قاسمی
در تاریخ : چهارشنبه 91/3/24
 
لینک دوستان ما
نویسندگان
آرشیو مطالب
تبلیغات
سایت های مفید